بازاریابی چریکی چیست؟
بازاریابی چریکی یکی از جذابترین و خلاقانهترین رویکردهای تبلیغاتی است که در دنیای پررقابت امروز به شدت مورد توجه قرار گرفته است. این نوع بازاریابی، که با استفاده از تاکتیکهای غیرمتعارف و اغلب کمهزینه به دنبال جلب توجه مخاطبان است، توانسته است تاثیرات شگرفی بر روی افزایش شناخت برند و جذب مشتریان جدید داشته باشد.
برخلاف روشهای سنتی که نیازمند بودجههای عظیم و منابع گسترده هستند، بازاریابی چریکی بر پایه خلاقیت، نوآوری و استفاده هوشمندانه از منابع موجود بنا شده است. در این مقاله، به بررسی ابعاد مختلف بازاریابی چریکی، از تاریخچه و تکامل آن تا استراتژیها و تکنیکهای موثر در اجرای آن خواهیم پرداخت. همچنین نمونههای موفق و چالشهای پیشروی این نوع بازاریابی را مورد تحلیل قرار خواهیم داد تا به درک عمیقتری از این مفهوم نوین در دنیای تبلیغات برسیم.
بازاریابی چریکی؛ انقلابی در تبلیغات
بازاریابی پارتیزانی یا بازاریابی چریکی که گاهی هم به نام گوریلا مارکتینگ شناخته می شود، یک استراتژي تبلیغاتی نامتعارف است که سعی می کند با حداقل هزینه مالی، بیشترین بازخورد را داشته باشد.
این روش بازاریابی آن قدر کم هزینه است که گاهی از بازاریابی چریکی به عنوان بازاریابی بدون هزینه نیز نام برده می شود. اساس بازاریابی چریکی، همانگونه که از نام آن پیداست، مشابه تاکتیک جنگ چریکی است. همان گونه که حتماً می دانید، سربازها در جنگ هاي چریکی یا نامنظم، از حرکات غیرقابلپیش بینی و غافلگیرکننده براي شکست دشمن استفاده می کنند.
براي مثال، در مسیر حرکت نیروهاي دشمن، کمین می نشینند یا در نیمه شب، به اردوگاه دشمن شبیخون می زنند.
بازاریابی چریکی از دیدگاه جی کانرد لویسون، پدر بازاریابی چریکی
جی کانرد لویسون، پدر بازاریابی چریکی، این استراتژي را اینگونه توصیف می کند:
روحیه و ماهیت بازاریابی چریکی همواره یک چیز است: دستیابی به هدفهاي متعارف مانند سود و جلب رضایت مخاطب، با استفاده از روش هاي غیر متعارف و با سرمایه گذاري بر روي انرژي، به جاي پول. از نظر لویسون، کمپین هاي تبلیغاتی باید شوکه کننده، منحصر به فرد، زیرکانه و حتی گستاخانه باشند.
تاثیر رسانههای اجتماعی بر بازاریابی چریکی
رسانههای اجتماعی نقش بسیار مهمی در تقویت و گسترش بازاریابی چریکی ایفا میکنند. این پلتفرمها با ارائه بستری گسترده و در دسترس برای انتشار محتوا، امکان دستیابی به مخاطبان وسیعتر را با هزینههای کمتر فراهم میکنند.
یکی از تاثیرات اصلی رسانههای اجتماعی، افزایش قابلیت اشتراکگذاری و انتشار ویروسی کمپینهای بازاریابی چریکی است. محتوای خلاقانه و غیرمعمول میتواند به سرعت در بین کاربران دست به دست شود و به یک موج تبلیغاتی تبدیل شود که تأثیر آن به مراتب بیشتر از تبلیغات سنتی است.
همچنین، رسانههای اجتماعی فرصتی برای تعامل مستقیم با مخاطبان فراهم میکنند که این امر میتواند به افزایش وفاداری مشتریان و ایجاد ارتباطات معنادار بین برند و مخاطب کمک کند.
از طرف دیگر، استفاده از اینفلوئنسرها در رسانههای اجتماعی میتواند به تقویت اعتبار و جذابیت کمپینهای بازاریابی چریکی کمک کند. این افراد با داشتن دنبالکنندگان زیاد و تأثیرگذاری بالا میتوانند پیامهای تبلیغاتی را به شکل مؤثری به مخاطبان هدف منتقل کنند.
در کل، رسانههای اجتماعی با فراهم کردن بسترهای جدید و امکانات متعدد، بازاریابی چریکی را به سطح جدیدی از نوآوری و اثربخشی رساندهاند.
نمونههای موفق بازاریابی چریکی در جهان
بازاریابی چریکی با استفاده از تکنیکهای خلاقانه و غیرمتعارف، توانسته است توجه بسیاری از برندهای بزرگ و کوچک را به خود جلب کند و کمپینهای موفقی را در سراسر جهان به اجرا بگذارد. در اینجا چند نمونه موفق از بازاریابی چریکی را معرفی میکنیم:
- کمپین “Unforgettable” از فولکسواگن:
فولکسواگن برای معرفی مدل جدید خود، از تکنیکهای بازاریابی چریکی استفاده کرد. آنها یک پارکینگ عمومی را به گونهای طراحی کردند که خودروهای پارک شده به نظر میرسیدند در حال افتادن از لبه پارکینگ هستند. این شوک بصری به سرعت توجه مردم و رسانهها را جلب کرد و پیام کمپین به طور گستردهای منتشر شد. - کمپین “The Blair Witch Project”:
برای تبلیغ فیلم ترسناک “The Blair Witch Project”، سازندگان فیلم از بازاریابی چریکی استفاده کردند. آنها وبسایتی ساختند که داستانهای جعلی و مستندات مربوط به ناپدید شدن شخصیتهای فیلم را منتشر میکرد. این کمپین باعث ایجاد هیجان و کنجکاوی در بین مخاطبان شد و فیلم با بودجهای کم به یکی از موفقترین فیلمهای ترسناک تبدیل شد. - کمپین “Fearless Girl” از State Street Global Advisors:
در روز جهانی زن، یک مجسمه برنزی از یک دختر جوان به نام “Fearless Girl” در مقابل مجسمه گاو وال استریت نصب شد. این حرکت نمادین به سرعت توجه رسانهها و مردم را جلب کرد و پیام کمپین برای ترویج تنوع جنسیتی در هیئت مدیره شرکتها را به گوش جهانیان رساند. - کمپین “IKEA’s Sleepover”:
IKEA یک تجربه بازاریابی چریکی خلاقانه ایجاد کرد که در آن مشتریان دعوت شدند تا یک شب در فروشگاههای IKEA بخوابند. این کمپین به طور گسترده در رسانههای اجتماعی منتشر شد و به برند کمک کرد تا ارتباط نزدیکی با مشتریان خود برقرار کند و تجربه خرید متفاوتی ارائه دهد. - کمپین “Red Bull Stratos”:
Red Bull با پرتاب فیلیکس بامگارتنر از لبه فضا به زمین، یکی از بزرگترین کمپینهای بازاریابی چریکی تاریخ را اجرا کرد. این رویداد به طور زنده از اینترنت پخش شد و میلیونها نفر در سراسر جهان آن را تماشا کردند. این کمپین به شدت برند Red Bull را با ایدههایی چون شجاعت، نوآوری و ماجراجویی مرتبط ساخت.
این نمونهها نشان میدهند که بازاریابی چریکی میتواند با استفاده از خلاقیت و نوآوری، تاثیرات بزرگی بر روی برندها و مخاطبان آنها داشته باشد.
مثال هایی از انواع بازاریابی برای درک بهتر بازاریابی چریکی
تصور کنید شما فروشنده عینک آفتابی هستید. اگر شماره تماس افرادي را که سالی چندبار تور آفرود می روند پیدا کنید و جهت معر فی عینک هاي خود با آن ها تماس بگیرید، شما بازاریابی مستقیم انجام داده اید.
اگر یک مقاله به روز و کاربردي در مورد روش هاي محافظت از چشم در برابر آفتاب تهیه و در سایت خود منتشر کنید، بازاریابی محتوا انجام داده اید.
اگر یک شعبده باز را دعوت کنید تا در مغازه شما شعبده بازي کند و باعث جمع شدن مردم شوید و آن ها شروع به فیلم گرفتن کنند (درصورتی که آرم فروشگاه شما، پس زمینه شعبده باز باشد)، شما بازاریابی ویروسی انجام داده اید.
اگر در یک ظهر آفتابی در کنار مسیر ماشین هایی که جهت تفریح به خارج از شهر می روند، یک شترمرغ با عینک آفتابی قرار دهید و همزمان اقدام به فروش عینک آفتابی کنید، بازاریابی چریکی انجام داده اید.
اگر به مشتریانی که وارد مغازه شما می شوند، با پسته و بادام مرغوب پذیرایی کنید و یک جاعینکی چرم به آن ها هدیه دهید، درحال راه اندازي بازاریابی دهان به دهان هستید.
اگر یک سایت خوب همراه با مطالب کاربردي و کلیدواژه هاي مرتبط، راه اندازي کنید و آن را در شبکه هاي اجتماعی تبلیغ کنید، در واقع شما بازاریابی دیجیتال انجام می دهید.
دیدگاهتان را بنویسید