برقراری ارتباط موثر
ارتباط، یکی از ابعاد اساسی زندگی انسانی است که تأثیرات گستردهای در هر دو بعد شخصی و حرفهای دارد. برقراری ارتباطات موثر در هر دو زمینه، عنصری کلیدی است که میتواند به بهبود کیفیت زندگی فردی و رشد حرفهای کمک کند. در دنیای امروزه پر از فناوری و ارتباطات مجازی، مهارتهای ارتباطی از اهمیت بیشتری برخوردار شدهاند.
از این رو، در این مقاله به بررسی تأثیر برقراری ارتباط موثر در زندگی شخصی و حرفهای پرداخته و راهکارهایی برای بهبود این مهارتها ارائه خواهیم کرد.
تاثیر برقراری ارتباط موثر در زندگی شخصی و حرفه ای
برقراری ارتباط موثر در زندگی شخصی و حرفهای تأثیرات عمیقی بر رشد و توسعه فردی دارد. در زمینه زندگی شخصی، ارتباطات موثر میتواند باعث افزایش احساس همبستگی و رضایت در روابط خانوادگی و دوستانه شود، همچنین مهارتهای ارتباطی قوی میتواند در مواجهه با چالشهای اجتماعی و روانی کمک کننده باشد.
از سوی دیگر، در زمینه حرفهای، برقراری ارتباطات موثر میتواند در جذب فرصتهای شغلی، ارتقاء موقعیتهای کاری و افزایش بهرهوری در محیط کار موثر باشد. بنابراین، فراگیری و بهرهمندی از مهارتهای ارتباطی موثر، یکی از اساسیترین عوامل موفقیت در هر دو زمینه شخصی و حرفهای میباشد.
مهارت های ارتباطی
ارتباط به چه معناست؟ فرایند انتقال پیام بین دونفر، به گونه اي که گیرنده منظور فرستنده را درك نماید. تصور کنید یک ایرانی با یک فرانسوي مواجه می شود. ایرانی فقط زبان فارسی بلد است و شروع می کند به زبان فارسی احوال پرسی کردن . در اینجا ایرانی یک فرستنده است و فرانسوي یک گیرنده. پیام صوتی هم تولید می شود و به گیرنده هم می رسد، اما چون گیرنده نمی تواند منظور فرستنده را متوجه شود، هیچ ارتباطی برقرار نشده است. این مثال ساده را مطرح کردم براي این که با عناصر یک فرایند ارتباطی و ارتباط موثر آشنا شوید.
بر اساس الگوي هاي ارتباط، در یک ارتباط عمدتا دو طرف وجود دارد . فرستنده و گیرنده . بنابراین برخی مهارت هاي ارتباطی به فرستنده پیام مربوط می شود و برخی نیز به گیرندة پیام . به طور کلی دو دسته مهارت هاي ارتباطی وجود دارد: مهارت هاي شنیدن (مربوط به گیرنده پیام) و مهارت هاي بیانی (مربوط به فرستنده پیام).
اگر انواع پیام ها را پیام هاي کتبی، شفاهی و غیرکلامی بدانیم، مهارت هاي بیانی به سه نوع مهارت خلاصه می شود . مهارت فن بیان و سخنرانی ، مهارت گزارش نویسی ، مهارت زبان بدن. خلاصه این که یک فرد باید بتواند خوب حرف بزند، خوب بنویسد و از زبان بدن خود به خوبی استفاده کند.
مهارت هاي شنیدن، بیشتر به نگرش هاي ما وابسته است؛ از جمله مهارت قضاوت نکردن، مهارت تفکر انتقادي، مهارت تمرکز و ….
در ادامه، با عناصر برقراری ارتباط موثر آشنا می شوید تا بهتر بتوانید تفاوت ارتباط و ارتباط موثر را درک کنید.
مهارت های کلیدی برقراری ارتباط موثر
مهم ترین مهارت ها برای برقراری ارتباط موثر عبارتند از:
مهارت در ارائه و دریافت بازخورد
در نقش یک شنونده همواره با جملاتی مثل “منظورتون این بود؟”، ” اجازه بدید من مطمئن شوم منظور شما را متوجه شوم! ” و یا در نقش یک گوینده جملاتی مثل ” هیج ابهامی ندارید؟ “، برداشت شما از صحبت هاي من چه بود؟”، من تونستم منظورمو به خوبی بیان کنم؟ ” و … باعث می شود که بازخورد هاي بیشتري از طرف مقابل بگیرید و با توجه به آن بازخوردها، پیام هاي بهتر و موثرتري ارسال کنید. یک فروشنده موفق، یک رهبر قدرتمند و یک همسر ماهر همیشه بازخورد می دهد و بازخورد می گیرد تا مطمئن شود پیامش به درستی منتقل شده و یا پیام را به درستی دریافت کرده است. در دریافت و ارائه بازخورد دقّت نمایید که بازخورد نباید همراه با قضاوت
باشد. مثلاً جملۀ ” تو خیلی بی ادب هستی” ، به هیچ وجه یک بازخورد موثر نیست . سعی کنید رفتاري را که از طرف مقابل دیده اید و تأثیري که این رفتار روي شما گذاشته است، بیان کنید .مثلاً “دیروز در جلسۀ همکاران وقتی شما وارد شدید، به همه سلام کردید، به جز من . من واقعاً ناراحت شدم.
مهارت شنیدن
منظور ما از شنیدن، بعد فیزیولوژیک شنیدن نیست که در گوش اتفاق می افتد، بلکه بعد فکري آن است که در مغز اتفاق می افتد. یک شنوندة فعال، در لحظۀ شنیدن به هیچ چیزي به جز پیام هاي چرا کسب مهارت برقراری ارتباط موثر اهمیت دارد؟
از آنجا که انسان یک موجود اجتماعی است، مهارت هاي ارتباطی تأثیر شگفت انگیزي در کیفیت زندگی و شغلی او دارد.
کلامی و غیر کلامی طرف مقابل فکر نمی کند، خود را براي پاسخ دادن آماده نمی کند و از فرصت شنیدن صرفاً براي تفکّر و تعمق روي صحبت هاي طرف مقابل استفاده می کند. شنوندة فعال بودن مهارت سختی است که می توان با تمرین و تکرار آن را بهبود بخشید. شنونده فعال، هدفش این است که منظور طرف مقابل را به درستی و بدون تعصب و قضاوت درك نماید.
نقش زبان بدن در برقراری ارتباط موثر
همانطور که گفتیم، پیام ها می توانند کلامی و یا غیر کلامی باشند. بخش غیر کلامی پیام ها از طریق نظام جسمی ما (بدن) به دیگران منتقل می شود.
نکته مهم اینجاست که همیشه زبان بدن بر زبان کلامی مقدم است. هم در دوران کودکی که برقراري ارتباط از طریق حرکات دست، سر، و .. (زبان بدن) شروع می شود و هم در سنین بالا و در جلسات و ملاقات ها، نخست این بدن ماست که به سخن می آید.
زبان بدن از نظر اکثر مولفان و مدرسان ممکن است تفسیر حرکات و حالت هاي مختلف افراد در مذاکرات و یا سایر جاها باشد. مثلاً این که اگر کسی در جلسۀ مذاکره مدام با دست هایش صورتش را لمس می کند و یا ریشش را می خارد، یعنی این که وي تردید دارد و … مدل کاربردي زبان بدن، این است که بدانیم چگونه وارد جلسه مذاکره شویم؟ چگونه لباس بپوشیم؟ در سخنرانی چگونه از حرکات دست و صورتمان استفاده کنیم؟ ارتباط چشمی برقرار کنیم و … در واقع منظورم این است که بهتر است به جاي تفسیر حرکات و حالات طرف مقابل، خودمان یک سري اصول را رعایت کنیم.
برای آگاهی بیشتر از زبان بدن و نحوه تاثیر آن برای برقراری ارتباط موثر، پیشنهاد می کنیم که مقاله “زبان بدن؛ دانشی غیرکلامی” را نیز مطالعه نمایید.
نکاتی برای بهبود مهارت برقراری ارتباط موثر
برای بهبود ارتباطات و تأثیر مثبت آن در بهبود کیفیت زندگی و رشد شغلی، برخی از نکات کلیدی عبارتند از:
- توجه به مهارتهای ارتباطی: ارتباط موثر نیازمند توسعه مهارتهای ارتباطی است از جمله گوش دادن فعال، توانایی بیان احساسات و نیازها به صورت صریح و صادقانه، و مهارتهای مذاکره و حل اختلاف.
- فراگیری از تجارب دیگران: یادگیری از تجارب و دیدگاههای دیگران میتواند در بهبود فرآیند ارتباط و درک بهتر از نیازها و تمایلات افراد کمک کند.
- توسعه انعطافپذیری: انعطافپذیری در مواجهه با نقاط نظر مختلف و تغییرات میتواند فرآیند ارتباط را بهبود بخشد و به حل مسائل کمک کند.
- مدیریت استرس و احساسات: آموزش مهارتهای مدیریت استرس و احساسات میتواند در افزایش قابلیتهای ارتباطی و موفقیت در موقعیتهای حساس کمک کند.
- تقویت همبستگی و تعامل: ایجاد فضاهایی برای تقویت همبستگی و تعامل میان افراد، بهبود قابلیتهای ارتباطی و تأثیر مثبت آن در کیفیت زندگی و رشد شغلی را تسهیل میکند.
نتیجه گیری
بنابراین ارتباط مؤثر، یعنی برقراري یک ارتباط به گونه اي گیرنده عینا منظور فرستنده را متوجه شود، بسیار مشکل و بعضی مواقع حتی غیر ممکن است . در واقع تا برقراري ارتباط مؤثر فاصله هاي زیادي وجود دارد.
این نکته براي تمامی مدیران و کارکنان خیلی مهم است که بدانند، همیشه در هر جایی که ارتباط هست، سوء تفاهم و سوء برداشت و تعارض نیز خواهد بود . ما همیشه باید براي کاهش تعارض ها و سوء تفاهم ها تلاش کنیم.این انتظار که طرف مقابل ما بایدعین منظور ما را برداشت کند و مثل ما فکر و رفتار نماید، انتظار بیهوده ایست. زیرا تجربیات، انتظارات، اهداف و باورها و … افراد با هم یکسان نیستند.
براي برقراري یک ارتباط موثر، نزدیک بودن نگرش ها و باورها و تجربیات گیرنده و فرستنده به هم خیلی اهمیت دارد . دریافت بازخوردهاي مستمر می تواند سو برداشت ها را کاهش دهد.
دیدگاهتان را بنویسید